مجله اتاقک




   مجله اتاقک


   مجله الکترونیکی اتاقک
موضوعات مطالب
نويسندگان سایت
آمار و امكانات
»تعداد بازديدها: 17


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




g.o.o.g.l.e..p.a.r.a.z.i.t

آگاهی ها

power By: otaghack-site.tk

درباره ما

ایمیل مجله : otaghack@gmail.com otaghack@yahoo.com
لينك

کارفرمانیوز
شعرهاي شاپور احمدي
**انجمن مجله اتاقک**
مجتبی علیمی- تـــرانه
چرند و پرند
کافه ترانه
زنانه نويسي
کتاب کتیبه
ارسال ایمیل به مجله
علی قزل سوفلو
عضویت انجمن
شعرخانه
دانلود موزیک
فرح منصوری - ترانه سُرا
احمد شاملو
زندگینامه ها
ثبت دامنه
صفحات دیگر مجله

تبادل لینک هوشمند
سایتهای دارای موضوع مرتبط با مجله برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مجله الکترونیکی اتاقک و آدرس otaghack-site.tk لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آرشيو مطالب
لینکها
» جاي خالي نقد موسيقي

 

 

نقد در عرصه هنر معمولاً اين‌گونه تعريف مي‌شود: «نقد هنری نقدی است که به بحث و ارزیابی در آثار هنر بصری می‌پردازد.» اين تعريف در دوره‌اي مورد وثوق قرار گرفت كه هنرهاي تجسمي از جمله نقاشي و مجسمه‌سازي، به علاوه هنرهاي نمايشي، رواج زيادي در جوامع مختلف داشت.

 

بر همين اساس نقد هنري همواره با آثار بصري رابطه‌اي تنگاتنگ پيدا كرد. نقد كتاب و شعر نيز با اثر باستاني و درخشان «بوطيقا» به تأليف ارسطو همچنان از قرن‌ها قبل رواج داشت و البته امري تخصصي، پژوهشگرانه و عالمانه به حساب مي‌آمد. بعدها فيلم‌هاي سينمايي نيز كه از وجوه بصري برخوردار بودند، به حوزه نقد هنري وارد شدند و از آنجا كه صنعت سينما به لحاظ اقتصادي داراي گردش مالي بالا بود، منتقدان حرفه‌اي به سرعت رشد پيدا كردند و آثار متعددي را تأليف نمودند.

در دوران باروك، دوره‌اي كه زمينه‌ساز رنسانس در اروپا بود، موسيقي علمي ريشه‌هاي خود را مستحكم كرد و توانست به صورتي فراگير مورد توجه قرار گيرد. اين هنر يك تمايز بزرگ با ساير هنرها داشت و آن اغلب غيرتصويري بودنش بود. با توجه به تعريفي كه از نقد هنري در آن زمان وجود داشت (و البته هنوز هم ريشه دارد) نقد موسيقي ناخواسته نمي‌توانست در دايره نقدهاي هنري قرار گيرد. گرچه فلاسفه و انديشمندان بسياري بودند كه در دوره‌هاي مختلف كتب برجسته‌اي را درباره موسيقي و شناخت آن نوشتند اما همواره غيرتصويري بودن اين هنر، سبب مي‌شد آن‌گونه كه بايد نگاه نقادانه به آثار موسيقايي انداخته نشود. گر چه موسيقي علمي اروپا، شرايطي را فراهم كرد كه نت به منصه ظهور برسد و با اين كار، موسيقي تجسم پيدا كرد و پا در وادي تصوير گذاشت. بنابراين نقد موسيقي در زيرمجموعه نقد هنري قرار گرفت و براساس معيارهاي آن حركت كرد.

اما همه اين مسائل، بيانگر آن نيست كه نقد هنري، صرفاً بايد از روي تصوير صورت بگيرد. موسيقي ايراني كه علمي بودنش در سايه احساس و سنت بود، همواره با به نت درآمدن مقابله‌اي چندقرني داشت. از آنجا كه يكي از اهداف نقد هنري، دستيابي به مبناي عقلاني براي درك هنر است، موسيقي علمي اروپا جايگاه مناسبي در ميان علاقه‌مندان موسيقي پيدا كرد و بر دايره مخاطبان آن، افزوده شد. اما موسيقي ايراني، داراي مؤلفه‌هاي ديگري بود كه گسترش و فراگيري آن را رقم مي‌زد. موسيقي ايراني بعد از دوره‌هاي مختلف تاريخي، در دويست سال گذشته پيوندي ناگسستني با كلام پيدا كرد كه مي‌توانست احساسات آهنگساز را به شنوندگان منتقل كند. در نتيجه، نقد موسيقي ايراني، آن‌گونه كه بايد ضرورتي نمي‌يافت. ضرورت در فهم شعر و زيبا سرودن ترانه‌هايي بود كه مردم بتوانند با واژگان آن ارتباط برقرار كنند. از همين رو، ناخواسته موسيقي در حاشيه و سايه كلام قرار گرفت و خود را در بستر و فضاي غيرعلمي يافت.

از سوي ديگر، با وارد شدن نت به موسيقي ايراني در قرن حاضر (هجري شمسي) و تأثيرپذيري آهنگسازان و هنرمندان موسيقي از موسيقي علمي و كلاسيك اروپا، موسيقي غيركلامي مجدداً در ايران‌زمين، رو به گسترش نهاد. در كنار ساز و آوازها و تصنيف‌ها، چهارمضراب‌ها و رنگ‌ها و قطعات ضربي متعددي ساخته شدند كه رويكردي علمي به خود گرفته بودند. اما از آنجا كه هر اثر هنري، نياز به نقد و تحليل دارد تا به ارتقا و رفع ضعف‌هاي هنرمند بينجامد، هنر نقد گسترش پيدا نكرد.

با پيشرفت و گسترش رسانه‌ها و مطبوعات كاغذي و بعد از آن رسانه‌هاي ديجيتال، انتشار نقدها به صورت ميني‌ماليستي و كوتاه درآمدند و ديگر آن مشكلات طولاني بودن پروسه چاپ كتاب را از سر گذراندند. بنابراين منتقدان نيز، از جامعه پژوهشگران فراتر رفتند و در لايه‌هاي ژورناليسم و عامه‌پسندانه دست به نقد آثار موسيقايي زدند. با اين حال، در ايران اين اتفاق بسيار بطئي رخ داد. ضمن آنكه نقد موسيقي جدي بسيار اندك بود و اغلب مطالب منتشرشده در حوزه موسيقي، به جامعه «زردنويسان» تعلق داشت كه اغلب افراد، براي رونق بخشيدن فعاليت هنرمندان عامه‌پسند و حركت در راستاي منافع اقتصادي خود، دست به قلم مي‌شدند.

در غرب، شاید نخستین فصلنامه مربوط به نقد موسیقی، مجله «کریتیکا موزیکا» باشد که در اوايل قرن هجدهم ميلادي توسط يوهان توسط يك آلماني در هامبورگ منتشر شد. پس از آن در فرانسه و انگلستان مجلات تخصصي موسيقي آغاز به انتشار كردند كه بخشي از آن را به نقد آثار موسيقايي اختصاص مي‌دادند. مي‌گويند احتمالاً نخستين منتقد حرفه‌اي موسيقي روشليتز آلماني بود كه از طرفداران باخ به شمار مي‌رفته است. اما نخستین روزنامه‌ای که براي كار نقد موسيقي، به استخدام يك موسيقيدان حرفه‌اي دست زد روزنامه تایمزچاپ لندن بود. پس از آن رواج نقد موسيقي سرعت گرفت و روزنامه‌هاي مختلف و معتبر اروپايي، جاي ثابتي را به نقد موسيقي اختصاص دادند. برنارد شاو نويسنده و انديشمند بزرگ ايرلندي از جمله منتقدان حوزه موسيقي نيز بوده است.

با همه اين اوصاف، مي‌توان گفت نقد موسيقي در ايران، اينك تبديل به يك ضرورت براي پيشرفت و شناساندن هر چه بهتر موسيقي حرفه‌اي در جامعه و ديگر كشورها شده است. هنوز ما منتقد حرفه‌اي موسيقي به معناي واقعي كلمه نداريم و كساني كه گاهي دست به نقد آثار يا برنامه‌هاي موسيقايي مي‌زنند از روي علاقه دست به آن مي‌زنند. البته ناگفته نماند كه نشريات ما نيز اهميتي به اين موضوع نمي‌دهند و در حقيقت موضوع نقد موسيقي را جدي نمي‌گيرند. بايد باور داشته باشيم كه نقد سبب پيشرفت در هر كاري مي‌شود. نقد علمي و حرفه‌اي، نقدشونده را قدرتمند و بري از اشتباهات و نقص‌ها مي‌كند و نتيجه‌اي قابل قبول و درخشان را برايش فراهم مي‌كند.

 

 

منبع:فرهنگخانه


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



نويسنده : ADMIN | تاريخ : برچسب:نقد,نقد هنری, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |

» عناوين آخرين مطالب